عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی:

عماد افروغ تحمیل فرهنگ و اندیشه دینی را بر نمی‌تابید

عماد افروغ تحمیل فرهنگ و اندیشه دینی را بر نمی‌تابید

حجت الاسلام غلامی در مراسم اولین سالگرد درگدشت دکتر عماد افروغ، حرم حضرت امام (ره)، صحن حاج آقا مصطفی برگزار شد، گفت: مرحوم دکتر افروغ به معنای دقیق کلمه آزاداندیش بود.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام رضا غلامی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در مراسم اولین سالگرد درگذشت دکتر عماد افروغ، حرم حضرت امام (ره)، صحن حاج آقا مصطفی برگزار شد، گفت: مرحوم دکتر افروغ به معنای دقیق کلمه آزاداندیش بود. آزاداندیشی یعنی استقلال فکری داشت. یعنی تعصب و هواداری افراطی از هیچ مکتب فکری در ایشان مشاهده نمی‌شد. نظریات مشهور و تابوسازی‌های شبه علمی او را مرعوب نمی‌کرد.

وی ادامه داد: یعنی دچار تحجر و دگماتیسم فکری نبود. تابع عقل و عقلانیت بود؛ لذا هر کجا منطق و دلایل عقلی اقتضا می‌کرد انعطاف‌پذیر بود و هر کجا منطق و دلایل عقلی اقتضا می‌کرد، بر مواضع خود می‌ایستاد. در برابر دلیل عقلی فروتنی خود را به زیبایی نشان می‌داد.آزاداندیش یعنی سیاست زده نبود و در کار علمی می‌توانست همه گرایشات سیاسی را یکجا کنار بگذارد. به خاطر رفاقت سیاسی یا به جهت همکاری سیاسی با اشخاص، قضاوت علمی خود را از بی طرفی خارج نمی‌کرد.

دکتر افروغ در همکاری‌های خود اهل خط کشی‌های کاذب سیاسی نبود

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار داشت: دکتر افروغ در همکاری‌های خود اهل خط کشی‌های کاذب سیاسی نبود. با کسانی که از جهت فکری یا از جهت سیاسی با دکتر افروغ تفاوت جدی داشتند، حاضر به همکاری و تعامل علمی و فکری بود. به همین دلیل خیلی‌ها از طیف‌های فکری گوناگون و به رغم اختلاف فکری و سیاسی با مرحوم افروغ مجذوب و علاقمند او بودند. همچنین وقتی می‌گوئیم افروغ آزاداندیش بود، یعنی حقیقت‌گرا بود و برای دست یابی به حقیقت، قید و بندها را رها کرده بود.

وی ادامه داد: شاید همین آزاداندیشیِ دکتر افروغ بود که او را به سوی بازنشسته شده زودهنگام از دانشگاه ترغیب کرد. دکتر افروغ نمی‌خواست به کارمند تبدیل شود. نمی‌خواست اسیر بروکراسی افسارگسیخته نوظهور در دانشگاه‌ها شود. نمی‌خواست در کار علمی از استقلال خارج شود؛ بنابراین، با شجاعت نیت خود را در بیرون آمدن از دانشگاه عملی کرد و به قول خودش، بیشترین آثار علمی‌اش پس از خروج از دانشگاه تألیف شد. آنزمان که دکتر افروغ تصمیم بر رفتن از دانشگاه گرفت، بعضی‌ها متوجه شدند که این تصمیم صرفاً مبتنی بر یک عذر شخصی اتخاذ نشده بلکه یک اقدام انتقادی در مسیر اصلاح قواعد عقب‌گرا در خیلی از دانشگاه‌های علوم انسانی بود.

حجت الاسلام غلامی ادامه داد: دکتر افروغ در کنار دیدگاه‌های علمی متنوع که اغلب از پشت عینک افروغ بوی تازگی پیدا کرده بود، بازخوان و بسط دهنده نظریه رئالیسم انتقادی بود در ساحت جامعه شناسی، فلسفه سیاسی و فلسفه علم بود. رئالیسم انتقادی علاوه بر اینکه برای شرایط ایران، از مزایای فراوانی برخوردار است، با طرز فکر و مشی مرحوم دکتر افروغ به عنوان یک روشنفکر انقلابی هم سازگار بود. مرحوم دکتر افروغ به حقانیت انقلاب و رسالت تاریخی آن در بسط آزادی، عدالت و معنویت باور داشت اما در مواجهه با حرکت انقلاب اسلامی، منتقدی، عالم، دلسوز و منصف بود.

پشتوانه مردمی انقلاب و لزوم باز نگه‌داشتن درهای نظام برای مشارکت حداکثری مردم از حساسیت‌های افروغ بود

وی با اشاره به اینکه به نظر می‌رسد وظیفه یک روشنفکر انقلابی نسبت به حرکت انقلاب لااقل پنج چیز است که همه اینها در کنش‌های فکری و عملی مرحوم افروغ در مواجهه با حرکت انقلاب مشهود بود، گفت: آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب را عقل‌کاوی کرده و سپس آنها را به دکترین‌ها، نظریه‌ها و مدل‌های قابل دفاع و البته زنده و پویا تبدیل کند. همچنین با رصد دائمی حرکت‌های کلان و جزئی اما مهم انقلاب، انحرافات را به موقع و دقیق تشخیص دهد و جسورانه به رفع آلودگی‌ها و ناخالصی‌ها از انقلاب اهتمام کند. به بیان دیگر، دکتر افروغ هر کجا لازم دید برای صیانت از اصالت‌های انقلاب اسلامی فریاد کشید و هزینه‌های آن را هم شجاعانه پرداخت کرد. همچنین واقع بینی صحیح را با آرمانگرایی صحیح پیوند بزند و اجازه ندهد آرمان گرایی بر واقع گرایی و واقع گرایی بر آرمان‌گرایی غلبه کند.

استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار داشت: با آینده پژوهی مستمر، هم موقعیت حرکت انقلاب در آینده را معرفی کند و هم راه درست را در مواجهه با آینده به همگان نشان دهد. قوه عقلی و گزینشی لازم برای فهم و بهره‌گیری از دستاوردهای جهانی و حتی ارتباط و تعامل با جهان در جهت اهداف و آرمان‌های مشترک را در اختیار جریان انقلاب قرار دهد. مثلاً به جای سیاه و سفید دیدن غرب و مدرنیته، تصویر واقع‌گرایی از آنرا به مخاطب خود ارائه کند.

وی از جمله حساسیت‌های مرحوم دکتر افروغ، پشتوانه مردمی انقلاب و لزوم باز نگه‌داشتن درهای نظام برای مشارکت حداکثری مردم دانست و عنوان کرد: این سخنانی که بعضی‌ها با تقسیم بندی مردم به خوب و بد مطرح می‌کنند و محدودسازی مشارکت سیاسی را به اسم دین، توجیه می‌کنند، چیزی نبود که با اندیشه امام خمینی (ره) و حضرت آیت الله خامنه‌ای و چارچوب فکری دکتر افروغ درباره انقلاب اسلامی جور درآید. دکتر افروغ با هر رویکردی به سیاستی به نام انقلاب اسلامی که از دل آن درجه‌ای از تمامیت خواهی و استبداد بیرون بیاید به جدّ مخالف بود. از منظر افروغ، این انقلاب و نظام با حمایت و مشارکت اکثریت مردم به پیروزی رسید و تثبیت شد، و تداوم حیات انقلاب هم در گروه حفظ همین حمایت و مشارکت است.

حجت الاسلام غلامی ادامه داد: همه مردم ایران با هر گرایش و با هر ظاهر و سلیقه‌ای برادران و خواهران یا فرزندان ما هستند. خوشبختی آنها خوشبختی ماست، رنج آنها رنج ماست. نگرانی‌های آنها نگرانی‌های ماست. آنها حق دارند از همه مسائل آگاه باشند، حق دارند پرسشگری کنند؛ حق دارند نقد کنند؛ حق دارند نظر بدهند؛ حق دارند از مزیت مجامع مدنی و رسانه‌های آزاد اما قانونگرا و اخلاقمند برای پیگیری حقوق خود بهره ببرند. از این تعبیر امام راحل، فراتر نمی‌توان یافت که در جمهوری اسلامی مردم ولی نعمت همه مسئولان به شمار می‌روند. ولی نعمت با اصلاحات مدرن درباره ارزش و اهمیت مردم، بار معنایی عمیق‌تری دارد.

مرحوم افروغ تحمیل فرهنگ و اندیشه دینی به کسی را بر نمی‌تابید

وی افزود: مرحوم دکتر افروغ یک متدین بود و به دینداری خود مباهات می‌کرد.افروغ از آن جنس دانشگاهیانی نبود که برای روشنفکر نشان دادن خود، بین خود و دینداری در فکر و عمل فاصله ایجاد کند. رویکرد مرحوم دکتر افروغ به اسلام، یک رویکرد سطحی، کم عمق و کاریکاتوری نبود.او دینداری قشری‌زده و خالی از معنا را قبول نداشت. تفکر عمیق در امر الهی را به مثابه یک امر عظیم که یکساعت آن برابر هفتاد سال عبادت است، جدی می‌گرفت.

حجت الاسلام غلامی تصریح کرد: خط دکتر افروغ در حوزه فکر دینی، خط علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری بود. این خط یعنی خط نواندیشی و اصلاح‌گری بی غل و غش دینی. لذا مرحوم افروغ از طرح پرسشها، مسائل و شبهات دینی هراسی نداشت و این مسائل و شبهات و مواجهه صحیح با آنها را عامل تقویت دین و دینداری تلقی می‌کرد.تحمیل فرهنگ و اندیشه دینی به کسی را بر نمی‌تابید و معتقد به اقناع‌گری و جذب عقلی بود. از مناظره‌های علمی در حوزه فکر دینی با شخصیت‌های علمی استقبال می‌کرد و مباحثه جدی و علمی با صاحبان افکار متنوع و حتی مخالفان فکر دینی را سازنده تلقی می‌کرد.به تحرّک و به پویایی فکر دینی باور داشت و فلسفه صدرایی که پیوندی روشمند میان قرآن، برهان و عرفان برقرار کرده بود را در این جهت، یک تکیه‌گاه مهم تلقی می‌کرد.

وی با اعلام اینکه جدای از ساحت فکر و نظر، مرحوم دکتر افروغ در عرصه عمل نیز در حدّ توان عامل به دین بود، اظهار داشت: او یک دیندار آخرت‌گرا و ابد اندیش بود و آرزوی عاقبت بخیری داشت. اخلاق برایش مهم بود. صدق به عنوان گوهر اخلاق برایش مهم بود. هم اخلاق فردی و هم اخلاق اجتماعی. حق الناس برایش مهم بود. هم حق الناس فردی و هم حق الناس اجتماعی. ابایی نداشت که چنانچه در گفتار و رفتارش ناخواسته کسی را آزرده کرد، از او خالصانه عذرخواهی کند. حال که یکسال از درگذشتش سپری شده است، همچنان دوستانش در حسرت از دست دادن دکتر افروغ اندوهناک‌اند. امروز، جای خالی دکتر افروغ کاملاً محسوس است و هرچه می‌گذرد جای خالی‌اش نمایان‌تر می‌شود. با خود می‌گوئیم ای کاش در فلان بزنگاه او زنده بود و با مواضع خود روشنگری می‌کرد.

کد خبر 6076596

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha